اگه یه انشا درباره مثلا سوسک و یا سایه ‌ادم دارین بگین از گوگل نباشه تاج میدم دنبال تون میکنم امتیاز هم میدم

همینجوری نمیشه تاج بدی

من از سوسک می‌ترسم. نمی‌دانم چرا، اما هر وقت یکی از آن‌ها را می‌بینم، قلبم تند می‌زند و دست‌هایم شروع به لرزیدن می‌کند. شاید به خاطر ظاهرشان باشد. بدن براق و سیاه سوسک‌ها و شاخک‌های بلندشان برای من خیلی ترسناک است. آن‌ها به سرعت حرکت می‌کنند و من هیچ وقت نمی‌توانم پیش‌بینی کنم که کجا می‌روند. این حرکت ناگهانی‌شان باعث می‌شود احساس کنم که کنترل اوضاع از دستم خارج شده است. وقتی در خانه هستم و سوسکی می‌بینم، همه چیز برایم متوقف می‌شود. همه چیزهایی که باید انجام دهم، در آن لحظه بی‌اهمیت می‌شوند. فقط به فکر این هستم که چطور آن را از بین ببرم یا از آن فاصله بگیرم. گاهی وقت‌ها، حتی اگر سوسکی در گوشه‌ای از اتاق باشد، دیگر نمی‌توانم راحت بخوابم و فکر آن موجود مزاحم تمام ذهنم را پر می‌کند. ممنون میشم معرکه بدی 💫✨ انشا از گوگل نیس از برنامه هوش مصنوعیه:)))

بفرمایید سایه ادم فقط طنز با غیر طنز جداگانه بنویس

بیا ولی اگه تاج ندی بخدا حلالت نمیکنم سایه همزاد همیشگی ما، تصویر تاریکی است که با نور، روی زمین و دیوار ها نقش میبندد. درکودکی، سایه ها دنیایی از بازی و خیال پردازی را می ‌ساختند، اما با گذر زمان، معنا ی عمیق تری پیدا می‌کنند. سایه میتواند نماد تاریکی و ترس باشد باشد، یاد آور شب های میهم و ناشناخته. اما از سوی دیگر، سایه نشان میدهد که ما تنها نیستیم، همیشه همراهی داریم، هرچند خاموش و بیصدا است. سایه به ما یاد آوری میکند که، زندگی ترکیبی از نور و تاریکی است، و هیج چیز کاملا بی نقص نیست این همراه همیشگی، آیینه ای است که مارا به خودمان نشان میدهد با تمام نقاط قوت و ضعفمان. پس بیاییم به سایه هایمان نگاه کنیم و از آنها درس بگیریم و با هر دو جنبه وجودمان آشتی کنیم